سایت عاشقانه فصل گرم عاشقی
شعر های عاشقانه - عکسهای عاشقانه - عکسهای رومانتیک-داستان عاشقانه-فیلم عاشقانه-مطالب عاشقانه - فصل های عاشقانه-فصل سرد عاشقی -عشق - وب عاشقانه
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند بی وفا !! شاید برای تو فراوان باشند … بـانـــو … اینجا تا لباس را سیاه نبیننـב این روزها… مهربان من ، نمیدانم چقدر از شهر من دوری،اما همه جا حست میکنم… چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن… هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند… چه دلم دلگیر است … دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم … دراز میکشم … جغرافیای دیگری خلق کرده … دوستت دارم هایم بوی تکرار گرفته اند و طعم ماندگی … شاید برای تو فراوان باشند … انســان بــودن یعنــی این کــه… استعداد عجیبی در شکستن داری…. نمی دانــم … جدایی خیلی راحت نیست،همه دنیاتو می گیره . . . دلم را برایش به حراج گذاشتم اما او . . .
مسخره است!باورش برای خودم هم مسخره است که . . . خدایا : همین بسه که اونا با هم خوشن همین بسه که جای من خالی نیست دیگه بین اونا از ما یادی نیست ... با تو قلب عشق می تپد . . . هرشب شروعی دوباره برای با تو بودن است !
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظههای با تو نشستن
سرودنیست
این لحظه های ناب
در لحظههای بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ تو
شنودنیست
این سر نه مست باده
این سر که مست
مست دو چشم سیاه توست
اینک به خاک پای تو میسایم
کاین سر به خاک پای تو با شوق
ستودنیست
تنها تو را ستودم
آن سان ستودمت که بدانند مردمان
محبوب من به سان خدایان
ستودنیست
من پاکباز عاشقم
از عاشقان تو
با مرگ آزمای
با میست تنها تویی که بود و نبودت یگانه بود
غیر از تو
هر که بود هر آنچه نمود نیست
بگشای در به روی من و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی
این در گشودنی ست
این شعر خواندنی
این شعر ماندنی
این شور بودنی
این لحظههای پرشور
این لحظههای ناب
این لحظههای با تو نشستن
سرودنیسترگ …
اگر که شیوه تو
آزمودنیست
این تیره روزگار در پرده غبار
دلم
را فرو گرفت
تنها به خنده
یا به شکر خندههای تو
گرد و غبار از دل تنگم
زدودنیست
در روزگار هر که ندزدید مفت باخت
من نیز میربایم
اما چه؟
بوسه، بوسه از آن لب
ربودن
در جوی سحر میشویم
لحظههایم را
در روشنی بارانها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بیدغدغه بیابهام
سخنانم را
در حضور باد این سالک دشت و هامون
با تو بیپرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون
بیتکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو میدوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیدهام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دستهای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانههای مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
..
تو
تمام تنهاییهایم را
از من گرفتهای
خیابانها
بی حضور تو
راههای آشکار
جهنماند
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکندبا من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکنداشک میفهمد غم افتادهای مثل مرا
چشم تو از این خیانتها فراوان میکندعاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بیدرمانشان را مرگ درمان میکند
ایـن روزهـا نـه مـجـالـی
بـرای دلـتـنـگـی دارم
و نـه حـوصـلـه ات را..
ولـی بـا ایـن هـمـه،
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد . . .
کسانی که اندازه ی من دوستت دارند …
اما برای من …
کم که نه هیچ!
وجود ندارد کسی که اندازه ی (تو) …
دوستش داشته باشم.
بغـض ها را گاهـى باید قـورت داد ،
عاشقانـه ها را از پنجـره تـُف کـرد
و درهـا را به روىِ همـه بست …
باور کــن ؛
گاهـى ” هیــچکــس ” ارزشِ دچار شـدن را نـدارد …
باور نمیڪننـב
چیزے را از בست בاבه اے !
انسان ها تنهایی ات را پر نمیکنند..
فقط خلوتت را میشکنند…
آهنگ حضورت در کنارم آنقدر لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش میکند…
“”تو تنها کسی هستی”” که برای من ارزش فکر کردن را داری!!!
میشنومت…
تو تکرار همیشگی عشقـــــــــــــی
و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم…
در جاده ای که در آن هیچ بادی نمیوزد…
می بینی..
تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم…
و چه دلم دلتنگ است …
و نگاهم خـوش یک خـاطـره است …
خوش آن سوی نگاهی که به من امید داد ..
کــاش مـی بـودی …
دل من جای تو را می بیند…
اشک هایم جاریست،
که چه جایت خالیست
می آید و می ماند …
و به تنهاییم پایان می دهد …
امد …
رفت …
و به زندگیم پایان داد …
خیره میشوم به سقف …
اشکهایم میچکند …
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …
نبودنت …
ابروهایم شده اند …
خط ِ استوای جدیدی …
که حوالی شان
همیشه بارانیست . . !
منی که لحظه لحظه زندگیم با تو عاشقی کردم …
وتمام عشقم را دروجودت رها …
میخواهم کمی نباشم .
کسانی که اندازه ی من دوستت دارند …
اما برای من …
کم که نه هیچ!
وجود ندارد کسی که اندازه ی (تو) …
دوستش داشته باشم.
وقتـــی بــا کســی مشتــاقــانه کوهــی را بالا رفتـــی
امـــا…رو قلــه حــس کــردی ازش بــی نـــیاز شــدی
یــادت نــره کــه اون پاییـــن چقـــدر بهـــش نیـــاز داشتـــی
قلب…غرور…پیمان…
استعداد عجیبی در نشستن دارم….
به پای تو…به امید تو…در انتظار تو
چــرا بیــن ایــن همــه آدم
پــیــله کــرده امــ
بــه تــو …
شــاید فــقط با تــو
پــروانــه می شـــوم …
تو داری عشقو می بازی،ولی پای منم گیره ! ! !
نه حرفی مونده بین ما،نه احساسی به هم داریم . . .
ولی با این همه از هم،نمیشه دست برداریم ! ! !
رفت و گفت هیچ ارزانی بی علت نیست !
دیوانه ات شده ام،دیوانه وار دیوانه ام کرده ای . . .
دیگر توان خنگ بازی های به ظاهر عشقولانه ام را ندارم . . .
رهایم کن،سخت است خود را به راهی بزنم که نامش خریت است !
PinkFly |